هشتمين جشنواره بين المللي وبلاگ نويسي رضوي

جشنواره وبلاگ نویسی پلاک

 

 

 

 

 

 

امام رضا (ع) -امام هشتم شیعیان جهان

 

 

 

ولادت حضرت امام رضا (ع) را در روز پنجشنبه یا جمعه ، یازدهم ذی حجه یا ذی قعده یا ربیع الاول

سال 148 تا سال 153 هجری نوشته اند . شیخ صدوق در کتاب عیون اخبارالرضا ، نه روز مانده به

پایان سال 203 هجری نقل کرده است که در طوس اتفاق افتاد .

پدر حضرت امام رضا (ع) ، امام موسی کاظم (ع) ، هفتمین امام شیعیان و مادر ایشان زنی

پاک گوهر ، به نام نجمه یا حمیده بود .

 

 

پدر آن حضرت چنانکه قبلا اشاره شد بیش از ده سال در زندان های هارون بود .امام رضا (ع)

بیست سال پس از شهادت پدر بزرگوارش به امر اامت و گسترش علوم دینی و الهی پرداخت و

صاحب تالیفاتی از جمله طب الرضا است ، همچنین در مسائل فقهی و اجتماعی دارای رسالات

و خطابه ها بود . حضرت امام رضا (ع) مانند پدرش سختی ها و ناراحتی های زیادی از دست

حاکمان ظالم دید .

 

 

حضرت امام رضا (ع) از لحاظ علم و دانش مقام والایی داشت و بلند پایه بود و عده ی زیادی

از فیض حضورشان بهرمند می شدند . از امام موسی بن جعفر (ع) روایت شده که به فرزندانش

می فرمودند : (( این علی بن موسی دانشمند آل محمد (ص) است . از او درباره دین خود پرسید

و آنچه را به شما می گوید حفظ کنید . )) و بار ها از پدرم جعفر بن محمد (ع) (امام صادق (ع) )

شنیدم که به من می فرمودند : (( دانشمند آل محمد (ص) از تو زاده می شود ای کاش من او را

درک می کردم و نامش هم علی بن موسی است . )) (ابن جوزی ) در تذکره خود "و الحاکم "

در تاریخ نیشابور نوشته اند : امام رضا (ع) علم و حدیث را از پدرش آموخت . در حالی که

تنها بیست و اندی سال داشت . در مسجد رسول خدا (ص) می نشستند و برای مردم فتوا صادر

می کردند . (ابا صلت هروی ) گفته است : (( من کسی را دانا تر از علی بن موسی الرضا (ع)

ندیده ام و هیچ دانشمندی او را ندید جز اینکه شهادتی چون من درباره وی بدهد .))

 

 

 

حضرت امام رضا (ع) در حضور مامون با فقها و دانشمندان زمان که ادعای فضل داشتند بحث

می نمود و آنان را مغلوب می ساخت . ابی ضحاک می گوید : (( مامون مرا به قصد مراقبت از

امام رضا (ع) فرستاده بود به خدا سوگند من کسی پرهیزکار تر از او ندیده ام و بیش از همه از

خدا می ترسید .

 

 

آن حضرت به هر شهری که وارد می شدند مردم از هر سوی برای حل مسائل دینی خود به وی

مراجعه می کردند او پاسخ لازم را به آنان می داد و بسیاری از احادیث پدرش ، و اجدادش و

حضرت علی (ع) و رسول خدا (ص) بر ایشان می گفت . هنگامی که نزد مامون بازگشتم از

احوالش جویا شدم . آنچه را که در شب و روز سفر و حضر دیده بودم برایش باز گفتم . گفت :

(( ای ابی ضحاک این مرد بهترین مردم روی زمین و دانا ترین و عابد ترین آن هاست . ))

 

 

 

طول زندگی پر برکت حضرت امام رضا (ع) پنجاه سال و مدت امامتشان بیست سال بوده است .

 

مامون زمام ایالت عراق عرب را به دست حسن بن سهل داد و خود در مرو بود . گروهی از علویان

به طمع خلافت ، علم طغیان برافراشتند و چون مردم عراق از حسن بن سهل راضی نبودند جمع

کثیری به علویان پیوستند . مامون با شنیدن این خبر ، پریشان حال گشت و با فضل بن سهل ،

ذوالریاستین به مشورت پرداخت و اینچنین صواب دید که حضرت رضا (ع) را به ولی عهدی خود

برگزیند تا شاید از این را دیگر سادات را به اطاعت وا دارد . بدین مقصود دایی خود ابی ضحاک را

با جمعی به مدینه فرستاده و با بزرگداشتی تمام ، ان حضرت را به مرو آورد و به واسطه یکی از

خواص گفت : (( قصد دارم سرانجام ، خود کناره گیری کنم و مسند خلافت را به تو قرین سازم .

امام رضا (ع) از قبول آن سر باز زدند ، ولی مامون گفت :(( اگر نپذیری باید ولایت من را قبول

کنی .)) حضرت باز مخالفت کردند .

 

 

ولی سرانجام به اصرار و تهدید مامون بدین امر راضی شده و با تشریفات خاصی برای آن

حضرت از مردم بیعت گرفت . نام او بر سکه ها زدند و علامت سیاه که شعار عباسیان بود به سبز

مبدل شد و همه مسلمانان از این حسن انتخاب شاد شدند به جز گروهی از بنی عباس  ، آنان به

مخالفت برخاستند و با عم مامون بیعت کردند میان دو برادر فضل و حسن بن سهل که والی عراق

جنگ در گرفت و هرج و مرج و نارضایتی مردم از حسن بن سهل زیاد شد . مامون با شنیدن این

اخبار به سوی بغداد شتافت و چون به سرخس رسید به طور پنهانی چهار نفر را مامور نمود تا

فضل بن سهل را در حمام به قتل برسانند و خود تعزیه دار شد و قاتلان را قصاص نمود .

 

 

او فتنه عراق را به خاطر برادرش پوشیده می داشت . حضرت امام رضا (ع) آن را در خلوت

به مامون باز گفت . مامون پس از بازگشت به طوس حضرت امام رضا (ع) را زهر داد و گویند

علت اینکار قصه خلافت ابراهیم بن مهدی و خلافت عباسیان با ولیعهدی حضر امام رضا (ع) بود

و برخی گفته اند که به سبب صراحت لهجه حضرت در مخالفت با باطل و بیان حق بود.

 

 

چون محبت مامون نسبت بدان حضرت در اوج خود بود مامون جنازه مبارک آن حضرت را با

اعزاز و گرامی داشت تمام که خود گریان در کنار تابوت حرکت می کر در قری که آرامگاه

پدرش هارون الرشید بود به خاک سپرد .

 

 

وفات حضرت امام رضا (ع) در طوس در روستایی به نام سنا آباد بود و در منزل حمید بن

قحبطه در کنار جایی که هارون الرشید در آن به خاک سپرده شده بود رو به قبله به خاک سپرده شد .

 

 

 

 

 



برچسب ها : امام , رضا , حرم , مشهد ,

نویسنده : آدم
1:13
موضوعات
لوگو ها
زیارت مجازی حرم مطهر امام هشتم
همراه رهبر